آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل لینک
هوشمند نويسندگان
|
ساحل دل
برچسب:, :: :: نويسنده : saheledel
غم آمده غم آمده انگشت بر در میزند
برچسب:, :: :: نويسنده : saheledel
سحر خندد به نور زرد فانوس
پرستویی دهد بر جفت خود بوس نگاهم می دود بر سینه راه تو را دیگر نخواهم دید؟...افسوس!! برچسب:, :: :: نويسنده : saheledel
درون سینه ام صد آرزو مرد
برچسب:, :: :: نويسنده : saheledel
مرا عمری به دنبالت کشاندی برچسب:, :: :: نويسنده : saheledel
ای شب ، به پاس صحبت دیرین ، خدای را با او بگو حکایت شب زنده داریم با او بگو چه می کشم از درد اشتیاق شاید وفا کند ، بشتابد به یاریم ای دل ، چنان بنال که آن ماه نازنین آگه شود ز رنج من و عشق پاک من هر چند بسته مرگ کمر بر هلاک من ای شعر من ، بگو که جدایی چه می کند کاری بکن که در دل سنگش اثر کنی ای چنگ غم ، که از تو به جز ناله بر نخاست راهی بزن که ناله از این بیشتر کنی ای آسمان ، به سوز دل من گواه باش کز دست غم به کوه و بیابان گریختم داری خبر که شب همه شب دور از آن نگاه مانند شمع سوختم و اشک ریختم ای روشنان عالم بالا ، ستاره ها رحمی به حال عاشق خونین جگر کنید یا جان من ز من بستانید بی درنگ یا پا فرانهید و خدا را خبر کنید آری ، مگر خدا به دل اندازدش که من زین آه و ناله راه به جایی نمی برم جز ناله های تلخ نریزد ز ساز من از حال دل اگر سخنی بر لب آورم آخر اگر پرستش او شد گناه من عذر گناه من ، همه ، چشمان مست اوست تنها نه عشق و زندگی و آرزوی من او هستی من است که آینده دست اوست عمری مرا به مهر و وفا آزموده است داند من آن نیم که کنم رو به هر دری او نیز مایل است به عهدی وفا کند اما - اگر خدا بدهد - عمر دیگری برچسب:, :: :: نويسنده : saheledel
دلا شبها نمینالی به زاری مباد آن دم که چنگ نغمه سازت به فریادی سکوت جانگزا را برچسب:, :: :: نويسنده : saheledel
گفت : آنجا چشمه خورشید هاست
برچسب:, :: :: نويسنده : saheledel
به امید نگاهت ایستادن
برچسب:, :: :: نويسنده : saheledel
برای چشم خاموشت بمیرم
برچسب:, :: :: نويسنده : saheledel
همه ذرات جان پیوسته با دوست
|
|||||||||||||||||
|